English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (7122 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
watermark U تعیین میزان مد اب
watermarks U تعیین میزان مد اب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bomb damage assessment U تعیین میزان خسارت ناشی ازبمب
damage assessment U تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
miss distance scorer U دستگاه تعیین میزان خطای تیردستگاه خطایاب
optometry U تعیین میزان دیدچشم
self rating U تعیین میزان استعداد خود
weapon selector U مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
Other Matches
bond albedo U نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability U میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
self adjusting U بخودی خود میزان شونده خود میزان
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
located U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
criterion U میزان
rates U میزان
yardstick U میزان
levels U میزان
measure U میزان
yardsticks U میزان
units U میزان
infiltration rate U میزان
balance U میزان
balances U میزان
adjustment U میزان
libra U میزان
rhythms U میزان
rhythm U میزان
At the rate of . On a scale of . U به میزان
amounts U میزان
amounting U میزان
unit U میزان
adjustments U میزان
noise level U میزان خش
weight U میزان
amount U میزان
amounted U میزان
librae U میزان
scales U میزان
meter U میزان
level U میزان
scalage U میزان
metre U میزان
metres U میزان
volumes U میزان
volume U میزان
meters U میزان
levelled U میزان
rate U میزان
leveled U میزان
Richter Scale U میزان ریشتر
rate of climb U میزان صعود
survival rate U میزان ماندگاری
rate of flow U میزان جریان
rate of loading U میزان بارگذاری
rain glass U میزان سنج
quantity discount U میزان تخفیف
sprinkling U میزان اندک
rain glass U میزان الهوا
speed U میزان شتاب
barometer U میزان الهواء
barometers U میزان الهواء
rate of output U میزان تولید
rate of spending U میزان مخارج
setscrew U پیچ میزان
rating U میزان عوارض
ratings U میزان عوارض
tension adjustment میزان فشار
par U میزان متوسط
resistance adjustment میزان پایداری
shear modulus U میزان سختپایی
salinity U میزان شوری
expenditure U میزان مصرف
height adjustment میزان ارتفاع
isometrics U دارای یک میزان
incidence U میزان بروز
isometric U دارای یک میزان
standardization U میزان کردن
rate of turn U میزان گردش
line of cerdit U میزان اعتبار
speeding U میزان شتاب
adjusting U میزان کردن
precipitation U میزان رطوبت
precipitation U میزان بارندگی
turbidity U میزان کدری
tuning meter U میزان سنج
performance U میزان کارائی
performances U میزان کارائی
adjust میزان کردن
modules U اندازه میزان
torsion balance U میزان ت_نش
module U اندازه میزان
tuning U میزان سازی
remedying U درمان میزان
speeds U میزان شتاب
humidity U میزان رطوبت
remedied U درمان میزان
remedies U درمان میزان
tuner U میزان کننده
tuner U میزان ساز
tuners U میزان کننده
remedy U درمان میزان
tuners U میزان ساز
voltage balance U میزان ولتاژ
gradient U میزان شیب
effectiveness U میزان تاثیر
gradients U میزان شیب
adjusts U میزان کردن
tuning indicator U میزان نما
degree of protection U میزان حفافت
contour line U خط میزان منحنی
beta librae U بتا- میزان
tempo U میزان سرعت
align U میزان کردن
aligned U میزان کردن
failure rate U میزان خرابی
evaporimter U میزان تبخیر
demand surface U میزان تقاضا
hygrometer U میزان الرطوبه
tune U میزان کردن
tunes U میزان کردن
degree of risk U میزان خطر
goodness of fit U میزان انطباق
delta librae U دلتا- میزان
education stand U میزان تحصیلات
credit rating U میزان اعتبار
calorimeter U میزان الحراره
aligning U میزان کردن
conductance U میزان هدایت
volume U تعداد میزان
volumes U تعداد میزان
collimate U میزان کردن
collision rate U میزان برخورد
discount rate U میزان تخفیف
meter U مقیاس میزان
error rate U میزان خطا
aligns U میزان کردن
birthrate U میزان موالید
consumption rate U میزان مصرف
equilibration U میزان کردن
availability U میزان دسترسی
meters U مقیاس میزان
libra U برج میزان
to figure up مبلغ یا میزان
adjustment میزان کردن
measure U واحد میزان
data rate U میزان داده
focus U میزان کردن
focused U میزان کردن
focuses U میزان کردن
amounts U مقدار میزان
admission rate U میزان پذیرش
decrement U میزان کاهش
allowances U میزان مجاز
allowance U میزان مجاز
tuned U میزان شده
level of effort U میزان تلاش
lapse rate U میزان افت
quantum U درجه میزان
knock rating U میزان بهسوزی
kiffa australis U بتا- میزان
amounting U مقدار میزان
amounted U مقدار میزان
damage criteria U میزان خسارات
damage criteria U میزان ضایعات
alpha librae U الفا- میزان
tempos U میزان سرعت
focussing U میزان کردن
focusses U میزان کردن
amount U مقدار میزان
sensitivity U میزان حساسیت
focussed U میزان کردن
sensitivities U میزان حساسیت
contour lines U خطوط میزان منحنی
diapason U دوشاخه میزان کوک
margin U میزان سود سهام
resonant line tuner U میزان سازی با خط مواج
product usage rate U میزان مصرف محصول
margins U میزان سود سهام
critical concentration U میزان تمرکز بحرانی
contour interval U فاصله میزان منحنی
shadow tuning indicator U میزان نمای سایهای
data transfer rate U میزان ارسال داده
counterinterval U فاصله میزان منحنی
data transfer rate U میزان انتقال داده
approximate contour U میزان منحنی تقریبی
decrement U کاهش میزان یک متغیر
level of strength U میزان استعداد رزمی
mortality rate U میزان مرگ و میر
incidence rate U میزان حوادث و تصادفات
natality U میزان زاد و ولد
spark timing U میزان کردن جرقه
Recent search history Forum search
2تعریف فونتیک چیست؟
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
1risk rate
0بررسی میزان اثر بخشی خصوصیت آبروبرندگی مجازات در خصوص جرائم قاچاق کالا و ارز
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
0این متن را می خواهم در تحقیقم استفاده کنم اگر کمکم نماید ممنون می شوم
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com